چگونه به عنوان یک مهندس امبدد پروژه بگیریم و با موفقیت آن را تحویل دهیم

بازگشت به آموزشگاه

بعد از حدود 10 سال کار در زمینه سیستم های امبدد در این مقاله میخواهم تجربیات خود را با شما به اشتراک بگذارم و به این موضوعات بپردازم: به عنوان یک مهندس سیستم های امبدد سطوح موفقیت فردی خود را چطور تعریف کنید، مزایا و معایب کار پروژه ای چیست، چگونه به عنوان کارمند پروژه بگیرید، نحوه قیمت گذاری و زمان بندی یک پروژه چگونه است، چگونه برای انجام یک پروژه برنامه ریزی باید کرد و نحوه ریسرچ و کسب اطلاعات در مورد یک پروژه جدید چگونه است. این نوشته میتواند مسیر شغلی شما را تغییر دهد و برنامه ریزی آینده شغلی شما را روشن سازد. اگر رشته شما مهندسی برق/کامپیوتر/پزشکی یا یکی از رشته های مرتبط با الکترونیک است و تمایل به انجام پروژه در حوزه خود دارید این مطلب مخصوص شماست.


تعریف موفقیت فردی یک مهندس الکترونیک/سیستم های امبدد

حوزه مهندسی برق الکترونیک و بویژه سیستم های امبدد حوزه بسیار وسیعی است. چرا که این سیستم ها ترکیبی از رشته های مهندسی کامپیوتر و مهندسی برق و یک رشته دیگر مهندسی یا غیر مهندسی می باشند. سیستم های کوچک و بزرگی که در زندگی روزمره در اطراف خود میبینیم که به منظور خاص طراحی شده اند همگی امبدد هستند. همچنین رسیدن به موفقیت در این حوزه کاری بسیار دشوار است و نیاز به سالها تلاش مستمر دارد. از نظر من موفقیت فردی در این رشته در سطوح مختلفی تعریف می شود که به ترتیب درجه اعتبار عبارت است از:

  • راه اندازی کسب و کار شخصی بوسیله ساخت یک محصول یا ارائه یک خدمت با حاشیه سود و بازار مناسب
  • ملحق شدن به یک تیم استارتاپی که در حال ساخت یک محصول یا ارائه یک خدمت با حاشیه سود و بازار مناسب می باشد
  • کار کردن در یک شرکت که در حال ساخت یک محصول یا ارائه یک خدمت با حاشیه سود و بازار مناسب می باشد
  • کار کردن در یک شرکت که در یک حوزه رو به رشد در حال ساخت یک محصول یا ارائه یک خدمت می باشد
  • کار کردن در حوزه ای که در نقطه شیرین یا Sweet Spot شما باشد (جایی که علاقه/تخصص/نیاز بازار با هم ترکیب می شوند)

توضیح این که بایستی از انتها این لیست شروع کنید و سعی کنید خود را به ابتدای این لیست برسانید. در ابتدای این مسیر باید خودتان را بشناسید تا بتوانید نقطه شیرین زندگی خود را پیدا کنید. این نقطه شیرین محل تلاقی علاقه، تخصص و نیاز بازار می باشد. شکل زیر این نقطه را بهتر نشان می دهد.

برای مثال اگر شما به حوزه سخت افزار علاقه دارید و تنها تخصص شما رسم PCB باشد و بعد از بررسی بازار به این نتیجه رسیدید که مدارهای فرکانس بالا نیاز بازار می باشد. ترکیب این سه یعنی طراحی PCB برای مدارهای فرکانس بالا اشتراک این سه می باشد.

حوزه های رو به رشد را شناسایی کنید و توجه داشته باشید که هر چه ریسک شما بیشتر باشد احتمال شکست سنگین/موفقیت سنگین شما نیز بیشتر می شود. حوزه هایی که جدیدتر هستند مانند اینترنت اشیاء ( IOT ) هوش مصنوعی ( AI ) و بلاکچین ( BC ) دارای ریسک بیشتری به نسبت حوزه های قدیمی تر دارند ولی اگر در این حوزه ها فعالیت داشته باشید به دلیل پیشرفت چشمگیر در سال های آتی میتواند باعث موفقیت چشمگیر شما شود. به هر حال نباید همه تخم مرغ ها را در یک سبد چید بنابراین به عنوان یک مهندس بهتر است در چندین حوزه فعالیت داشته باشید.

سپس شما بایستی در حوزه ای که انتخاب میکنید مدتی به عنوان کارمند مشغول به کار شوید. کار کارمندی باعث می شود که شما نسبت به آن حوزه دید خوبی پیدا کنید و همچنین با دریافت حقوق ثابت ریسک های شما کمتر می شود.

مقوله ساخت و تولید بسیار هزینه بر و زمان بر می باشد. تا زمانی که از میزان فروش محصول/خدمت ( و همچنین جریان نقدینگی وارد شده به آن حوزه ) اطلاعات مناسبی پیدا نکردید وارد ساخت و تولید نشوید. یکی از ریسک های کاری که وجود دارد همین بحث مدیریت هزینه ها و زمان می باشد. در زمان مناسب باید کار مناسب انجام شود تا نتیجه موفقیت آمیزی حاصل شود.

شرکت های استارتاپی را برای شروع کار خود انتخاب نکنید. زیرا این شرکت ها معمولا ریسک زیادی متحمل می شوند و آینده بازار آن ها مشخص نیست. بهتر است اگر شرکت استارتاپی را برای کار انتخاب می کنید چندین سال در آن حوزه کار کرده باشید. اگر کار کارمندی را تجربه نکرده اید بهتر است قبل از ورود به حوزه های استارتاپی که حوزه های پرریسکی حساب می شوند آن را تجربه کنید. همیشه در نظر داشته باشید که اول جای پای خود را محکم کنید سپس به جلو حرکت کنید.

در نهایت شما بایستی روی توانمندی های نرم ( Soft-Skills ) خود حساب باز کنید و شروع کنید به جستجو در محیط اطراف خود و با تجزیه و تحلیل و ترکیب بتوانید محصولات/خدمات خلاقانه ای را انتخاب کنید. از میان لیستی از این محصولات و خدمات با استفاده از مشورت افراد با سابقه و یکی را انتخاب کنید. در نهایت برای آن محصول/خدمت برنامه ریزی کنید، گروه پیدا کنید، بیزینس پلن تهیه کنید و …


حوزه های شغلی برق الکترونیک/سیستم های امبدد در ایران

در ایران صنایع زیادی وجود دارند که میتوان در آن صنایع مشغول به کار شد. در زیر این صنایع را به ترتیب سایز و برتری در درآمد امتیاز داده و لیست کردم.

  • صنایع حوزه نفت، گاز پتروشیمی
  • صنایع حوزه مهندسی پزشکی
  • صنایع حوزه خودروسازی
  • صنایع حوزه لوازم خانگی
  • صنایع حوزه نظامی
  • صنایع حوزه رباتیک
  • صنایع حوزه هوش مصنوعی
  • صنایع حوزه اینترنت اشیا
  • صنایع حوزه انرژی های نو
  • صنایع حوزه عذا و دارو
  • صنایع حوزه راه آهن
  • صنایع حوزه نیروگاهی
  • صنایع حوزه هواپیمایی
  • صنایع حوزه انرژی هسته ای
  • صنایع حوزه بلاکچین
  • و …

در ایران نفت و گاز پتروشیمی بزرگترین صنعت به شمار می رود و از نظر حقوقی نیز درآمدها کمی بالاتر از سایر حوزه ها می باشد بنابراین در این لیست رتبه یک را به خود اختصاص می دهد. حوزه خودروسازی دومین صنعت بزرگ کشور است اما به علت نابسامانی های زیادی که در آن وجود دارد از نظر مدیریتی و حقوق از نظر من رتبه سوم را به خود اختصاص می دهد. اما رتبه دوم به نظر من حوزه مهندسی پزشکی و سلامت است که جزو صنایع پردرآمد در کشور ما محسوب می شود. حوزه لوازم خانگی تجاری یکی دیگر از حوزه های پردرآمد محسوب می شود که در جایگاه چهارم لیست قرار می گیرد. رتبه پنجم را به صنایع نظامی اختصاص می دهم هر چند جزو صنایع با حقوق بالا است اما وجود سخت گیری های مدیریتی و خاص بودن این صنعت باعث می شود که گاها مجبور شوید حتی کار کردن در این صنایع را از رزومه خود حذف کنید. این 5 حوزه به علت حمایت های دستگاه های دولتی و نیاز مردم جزو کم ریسک ترین و پر درآمد ترین حوزه ها محسوب می گردند. حوزه های رباتیک، هوش مصنوعی، اینترنت اشیاء، بلاک چین و … نیز در جایگاه های بعدی قرار می گیرند. در نظر داشته باشید که این رتبه بندی طبق تجربه شخصی ده ساله بدست آمده است.


تفاوت کار در شرکت های کوچک، متوسط و بزرگ

نکته مهمی که باید قبل از ارسال رزومه به یک شرکت در نظر بگیرید سایز آن شرکت می باشد. شرکت های زیر 50 نفر کوچک، تا 500 نفر متوسط و از 500 نفر به بالا بزرگ محسوب می شوند. در شرکت های کوچک برای هر فرد چندین مسئولیت تعریف می شود و هر چه شرکت بزرگتر می شود تعریف مسئولیت ها خاص تر و جداگانه تر می گردد. شرکت های کوچک تر دارای ریسک بیشتری هستند اما از طرف دیگر چابک تر هستند و از نظر تغییرات و پیشرفت میتوانند سرعت بیشتری داشته باشند. شرکت های بزرگتر چابک نیستند و سرعت تغییرات و پیشرفت در آن ها کمتر است. در شرکت های بزرگ معمولا حقوق محدوده مشخصی دارد اما در شرکت های کوچک و برخی از شرکت های متوسط معمولا محدوده حقوق با توانایی فرد متناسب تر است. به نظر من در میان این سه نوع شرکت، شرکت های با سایز متوسط برتری بهتری دارند چرا که هم میتواند قدری چابک باشد هم از نظر سرعت تغییرات، پیشرفت و حقوق با شما بهتر کنار بیایند.


چگونه در شرکت دلخواه خود استخدام شویم

برای استخدام شدن در شرکت های خصوصی شما در ابتدا فقط به یک رزومه خوب نیاز دارید. همیشه سعی کنید رزومه خود را آپدیت کنید و سپس برای شرکت مورد نظر ارسال نمایید. در رزومه فارسی محدودیتی در تعداد صفحات وجود ندارد و میتوانید یک رزومه سه تا چهار صفحه ای خوب بنویسید که در آن توضیحات جزئی تری از کارهایی که انجام داده اید وجود داشته باشد. برای اینکه نیاز بازار کار دست شما بیاید حداقل ماهی یک بار سایت های کاریابی را چک کنید تا ببینید چه توانمندی هایی بیشتر مورد نیاز است و بابت آن ها بیشتر حقوق می دهند تا بتوانید در آینده توانمندی های خود را تکمیل کنید. هیچ وقت تراکتوری رزومه نفرستید رزومه شما بایستی برای نیازمندی های هر شرکت سفارشی سازی شده باشد. برای مثال یک شرکتی که صرفا برنامه نویس C می خواهد بایستی توانمندی های شما را در برنامه نویسی بداند برای این شرکت این که شما چقدر برنامه نویس خوبی هستید اهمیت دارد و باید توضیحات کامل در رزومه شما وجود داشته باشد تا مورد پذیرش قرار گیرید. یکی از مواردی که به تکمیل شدن رزومه شما کمک می کند یادگیری حداقل یکی از پروتکل های صنعتی Modbus, Can Bus, Ethernet می باشد. جای خالی این پروتکل ها در اکثر رزومه هایی که بررسی کردم حس می شود. برای هر سه این پروتکل ها خوشبختانه در سایت ما آموزش های کاملی وجود دارد. اگر بخواهم از میان این سه پروتکل فقط یکی از آن ها را برای شروع پیشنهاد دهم آن پروتکل Modbus است.

آموزش و راه اندازی پروتکل مدباس ( ModBus RTU/ASCII ) در بستر RS485

آشنایی با اترنت ( Ethernet ) و شبکه های محلی ( LAN )

آموزش کامل CAN Bus و راه اندازی آن در میکروکنترلر STM32

بعد از ارسال رزومه به شرکت مورد نظر شما به مصاحبه دعوت خواهید شد. قبل از رفتن به شرکت سعی کنید در مورد آن شرکت و توانمندی هایی که از شما انتظار دارند تحقیق و جستجو کنید. سایت رسمی شرکت را بررسی کنید تا با حوزه کاری و محصولات آن شرکت آشنا شوید. اگر بتوانید نظرات بقیه کارمندان را در مورد مصاحبه های آن شرکت پیدا کنید بسیار میتواند مفید باشد و اگر نتوانستید هم مسئله ای نیست میتوانید چشمان خود را ببندید و خود را در شرایط مصاحبه تصور کنید تا آمادگی قبل از مصاحبه پیدا کنید. توجه داشته باشید که حتما سر تایم مصاحبه حضور داشته باشید اهمیت بالایی دارد. همچنین اگر به مصاحبه نمیتوانید بروید یک روز قبل یا نهایتا چند ساعت قبل بهتر است اطلاع دهید. سوالات احتمالی که از شما پرسیده خواهد شد را مرور کنید و اگر آن ها را بلد نیستید مطالعه کنید تا در هنگام پرسیدن آن سوال حداقل بتوانید قدری توضیح دهید.


مزایا و معایب کار پروژه ای

بعد از اینکه در یک شرکت استخدام شدید احتمالا در هنگام ورود شرکت برای شما برنامه مشخصی دارد. خصوصا در ماه اول که معمولا حالت آزمایشی دارد و شرکت میخواهد توانمندی های شما را بسنجد و با رزومه شما و گفته های شما در روز مصاحبه تطبیق دهد. جا افتادن در یک شرکت کمی زمان می برد و باید تا زمانی که در آن شرکت جا نیوفتاده اید صبور باشید. بعد از این که در شرکت جا افتادید میتوانید بسته به نیاز اون شرکت به یکی از صورت های پروژه ای، پاره وقت یا دورکاری ادامه همکاری دهید. این که دقیقا چه زمانی مناسب است در بخش بعدی راجع بهش صحبت می کنیم. اما فعلا در مورد مزایا و معایب این کار صحبت خواهیم کرد.

بارز ترین مزیت کار به صورت پروژه ای بازشدن وقت شماست. با باز شدن وقت ایده های جدید به ذهن شما خطور می کند تا زمانی که ذهن خود را از بند کارمندی آزاد نکنید و روی پیشرفت فردی خود تمرکز نکنید نمیتوانید از یک سطح مشخصی بالاتر بروید. از مزیت مهم دیگه میتونم به کم شدن هزینه رفت و آمد، ذخیره شدن زمانی که در مسیر هستید و کم شدن اعصاب خوردی شما در طول مسیر به علت ترافیک یا عدم برخورد با آدمهای بی اعصاب دیگه اشاره کنم. البته کارمندی بسیار کم ریسک است و اینکه شما یکدفعه بخواهید آن را رها کنید شدنی نیست. برای اینکه کارمند خوبی باشید نیاز هست تا چند تا کار را به نحو احسنت انجام دهید اما برای آنکه فریلنسر خوبی باشید باید انبوهی از کارها را به نحو احسنت انجام دهید. بنابراین نیاز است تا ریسک خوب انجام دهید. ریسک خوب به ریسکی گفته می شود که جوانب آن به طور کامل سنجیده شده است. بالاترین ریسک را شغل فریلنسری دارد چون فقط خودتان طرف حساب با یک مشتری هستید و باید همه کارها اعم از تنظیم قرارداد، قیمت دادن، رعایت زمانبندی، تحویل پروژه، داکیومنت کردن پروژه، صحبت کردن و … را خودتان مدیریت کنید. اما کار پروژه ای به صورتی که در ادامه خواهم گفت ریسک کمتری دارد. در دورکاری و کار پاره وقت نیز ریسک هایی وجود دارد. از مهمترین ریسک هایی که در دورکاری وجود دارد این است که نتیجه کار به علت هایی مختلف نظیر عدم دسترسی به منابع یا تجهیزات مناسب ضعیف باشد. در کار پاره وقت هر وقت نیاز باشد حضور در محل شرکت میتوان یافت که باعث می شود هم زمان از دست نرود و هم سازمان ریسک های کمتری متحمل شود و نتیجه کار هم رضایت بخش خواهد بود. البته این به شرطی است که افراد کار خود را به درستی اجرا کنند.

یکی دیگر از مزایای کار پروژه ای امکان درآمد بیشتر می باشد. وقتی شما در زمین کارمندی بازی می کنید رنج حقوقی شما از یک سطح مشخصی نمی تواند بالاتر رود مگر اینکه زمین بازی خود را عوض کنید. معمولا اکثر افراد بعد از اینکه چند سال کار کارمندی مداوم انجام دهند دچار نفوذ رفتارهای کارمندی به بدن، ذهن و روحشان می شوند. یعنی دچار رخوت و سستی کارمندی می شوند و دوست ندارند زمین بازی را عوض کنند. این شبیه قانون اول نیوتن یا اصل پایداری انرژی است که بدترین اتفاق ممکن است. بعد از مدتی دوست ندارید ریسک کنید از آپدیت و ارسال رزومه برای شرکت های مختلف دست برمیدارید و به افزایش حقوق های سالیانه بسنده می کنید و زندگی خود را بر اساس آن تنظیم می کنید. اگر این حرف ها برایتان آشناست پس بدانید شما صرفا یک کارمند هستید که آینده آن از قبل مشخص است. یک زندگی کاملا معمولی و عادی در انتظار شماست. اگر بپذیرید که حق شما این نیست و میتوانید کارهای بیشتری انجام دهید. آن وقت اولین فکری که به ذهن شما می رسد رفتن پیش مدیر خود و درخواست افزایش حقوق است که در 99 درصد مواقع راه به جایی نمی برد. اما چرا؟ یک مدیر به دنبال چیست که حتی با افزایش حقوق بهترین کارمند هم مخالفت می کند؟

هر سازمانی در ابتدای سال حقوق کارمندان را در نظر می گیرد. این طور بگویم اگر حقوق یک کارمند را 10م در نظر بگیریم در طول 1 سال ( 12 ماه ) می شود 120م و کل این مبلغ یا حداقل نصف این مبلغ در حساب یک سازمان در همان اول سال وجود دارد. در حقیقت یک شرکت کل حقوق سالیانه کلیه کارمندان را در حساب خود به صورت نقد دارد و برای شما آن را ماه به ماه پرداخت می کند. البته این رفتار کاملا طبیعی است و هیچ ایرادی هم ندارد. در حقیقت هر شرکت مبلغی در حساب خود به عنوان سرمایه در گردش دارد که با آن مبلغ هزینه های جاری شرکت، حقوق کارمندان، خریدهای شرکت، سرمایه گذاری و کارهای دیگر انجام می دهد. شما فرض کنید که مدتی در یک شرکت مشغول به کار هستید و شرکت حاضر است شما را به عنوان یک کارمند تمام وقت بپذیرد و حقوقتان را سر وقت در هر ماه پرداخت کند. یعنی حاضر است در هر سال با در نظر گرفتن حقوق ماهیانه 10م مبلغ 120م بابت کار تمام وقت شما بپردازد. آورده شما به شرکت باید بزرگتر از 120م باشد یعنی کار شما باید باعث ورود سرمایه ای بزرگتر از حقوق شما به شرکت شود که این هم کاملا طبیعی است و ایرادی ندارد. حال این سوال مطرح می شود: اگر شما به صورت پروژه ای، دورکاری یا پاره وقت ادامه همکاری دهید آورده شما به شرکت چقدر می شود؟ اگر شما بتوانید بابت کاری که در شرکت انجام می دهید انقدر مسئولیت پذیر باشید تا آورده شما به آن شرکت چه در حالت تمام وقت و چه در حالت پروژه ای یکسان باشد، آنگاه می توانید با صحبت کردن با مدیر شرکت شروع به کار پروژه ای نمایید. کدام مدیر هست که این را قبول نکند؟ در حقیقت چیزی که از این معامله عاید طرفین می شود کاهش هزینه های هر دو طرف است بدون تغییر درآمد طرفین. مهمترین موضوع دوری از حالت کارمندی، افزایش رغبت و انگیزه در کارمندان است که باز هم یک معامله دو سر سود است. ضمنا وقتی که شما فرصت آزاد تری داشته باشید میتوانید ایده های بهتری برای رشد و توسعه شرکت خود بدهید.

توجه کنید شما فقط وقتی میتوانید کار خود را به صورت پروژه ای ادامه دهید که تجهیزات مورد نیاز مانند PC در منزل شما فراهم باشد. تمام کارها را نمیتوان صد در صد پروژه ای انجام داد مثلا وقتی شما به اسیلوسکوپ نیاز دارید یا میخواهید قطعه یا بردی را تست کنید احتمالا امکانات شما در منزل برای این کار کافی نباشد. کلا کارهایی که تماما به سخت افزار وابسته هستند مانند مونتاژ کاری و کنترل کیفیت معمولا پروژه پذیر نیستند چرا که برای انجام آن کار ها به صورت پروژه ای به تجهیزات بیشتری در منزل نیاز دارید که فراهم کردن آن از عهده کمتر کسی بر میاید. اما اگر بتوانید دستگاه های مورد نیاز خود را تهیه کنید میتوانید در منزل نیز کار مونتاژ و تست برد را انجام دهید.

اما اگر فکر کنید به همین راحتی میتوانید پروژه ای کار کنید باید بگویم خیر. یکی از مواردی که باید وجود داشته باشد تعهد شخصی است. شما بایستی به کار خود متعهد باشید و بتوانید خود را مدیریت کنید. باید بتوانید زمان مناسب روی کار خود بگذارید و از وقت آزادی که برای شما بوجود می آید حداکثر بهره را ببرید. اگر نتوانید بعد از مدتی از کار پروژه ای حداقل 1.5 برابر کار کارمندی پول در بیاورید نشان دهنده غیر مفید بودن این کار است. این موضوع نشان دهنده غیر مفید بودن تغییر شما از کارمندی به پروژه ای است که ممکن است عواقب آن به زودی به سراغتان بیاید. عواقبی نظیر جایگزین کردن شما در شرکت با شخص دیگر ( به علت عدم حضور طولانی یا عدم گزارش منظم ) یا عدم پرداختی به موقع یا حتی اخراج شما. به همین علت بهتر است زمانی اقدام به تغییر شغل خود از کارمندی به پروژه ای نمایید که در حساب خود حداقل هزینه های یک ماه ( یا هر چند ماه که فکر میکنید میتوانید پروژه جدید بگیرید یا در شرکت جدیدی مشغول به کار شوید ) را داشته باشید تا ریسک شما به حداقل برسد. وضعیت در فریلنسری وخیم تر است. چرا که در فریلنسری پروژه ها جدی تر و بزرگتر می شود. در حقیقت شما در حالت فریلنسری باید حداقل 2 برابر کار پروژه ای پول در بیاورید تا از نظر اقتصادی این کار توجیه پذیر باشد. چه بسا در فریلنسری نیاز باشد ساعات بیشتری را به کارکردن اختصاص دهید. نه تنها کارکردن روی پروژه ها وقت شما را می گیرد بلکه باید به مشتریان قبلی/بعدی پاسخگو باشید، به فکر فعالیت در فضای مجازی و گرفتن پروژه بعدی باشید.


مقایسه کار فریلنسری با کار پروژه ای

به طور کلی کار پروژه ای ریسک کمتری به نسبت فریلنسری دارد. چرا که فریلنسری نیازمند ارائه زمان و قیمت دقیق به کارفرما می باشد. بعد از اتمام پروژه کارفرما میتواند به شما امتیاز دهد و نظر خود را درباره شما روی پروفایلتان قرار دهد پس شما نباید پروژه هایی که دریافت می کنید را خراب کنید خصوصا برای پروژه های اول که باعث می شود پروفایل شما قوی شود و اعتماد دیگران به شما جلب شود. در فریلنسری معمولا رقابت بر سر قیمت نسبت به حالت پروژه ای بالاتر است. چرا که کارفرما درخواست های پیشنهادی فریلنسرهای مختلف را مشاهده کند و یکی را انتخاب نماید. یکی از مزایای بسیار خوب فریلنسری امکان درآمد دلاری می باشد که با ثبت نام در پلتفورم های فریلنسری خارجی و گرفتن پروژه از سایر کشور ها میسر می شود. در کارهای پروژه ای شما بایستی یک لیست از شرکت های با زمینه کاری خود تهیه کنید و شروع کنید به ارسال پیشنهاد برای آن ها تا شما را بشناسند. بنابراین بایستی بتوانید با ارسال ایمیل مناسب، برقراری تماس تلفنی خود را معرفی کنید و از پروژه های داخل آن شرکت ها مطلع شوید و خود را توانمند در اجرای سریع آن پروژه ها با هزینه پایین نشان دهید. این کار سختی های خاص خود را دارد و شرکت های کمتری ممکن است به شما اعتماد کنند و سورس های حساسی که از قبل آماده شده را در اختیار شما قرار دهند. اگر شما بتوانید با چند نفر دیگر به صورت تیمی کار کنید به نتیجه بهتری خواهید رسید. چرا که قادر خواهید بود پروژه های سنگین تر و بهتری را پذیرفته و در زمان مناسب تری تحویل دهید. وقتی که گروه تشکیل دادید رفته رفته میتوانید اعتماد مشتریان بیشتری را جلب کنید و به عنوان یک شرکت کار خود را ثبت کنید که در آن صورت درگیری های مالیاتی و بیمه هم به ریسک های شما اضافه می گردد. نکته ضروری که در هر دو حالت کار فریلنسری و پروژه ای وجود دارد آپدیت بودن رزومه شما و داشتن نمونه کار مناسب است. همچنین توصیه می شود لینک صفحه پروفایل لینکدین خود را نیز در رزومه قرار دهید.


چگونه به عنوان کارمند پروژه بگیرید

تنها زمانی توصیه می شود کار پروژه ای انجام دهید که چندین سال کار کارمندی را تجربه کرده باشید. بنابراین برای اولین تجربه کاری خود باید سعی کنید در شرکتی استخدام شوید که بیش از 1 سال در آن حضور داشته باشید. چرا که تجربیات کمتر از یک سال برای درج در رزومه شما مناسب نیستند. شرکت ها دوست ندارند افرادی را استخدام کنند که کمتر از یک سال برای آن ها کار کنند. بنابراین اگر در یک شرکت مشغول به کار شدید حداقل یک سال صرفا کارمندی و کار تمام وقت را تجربه کنید. توصیه می شود که در سال دوم نیز در همان شرکت بمانید چرا که در سال دوم میتوانید حقوق بیشتری نسبت به سال اول دریافت کنید و این موقعیت را حفظ کنید تا حداقل در رزومه خود نام آن شرکت را بتوانید به مدت دو سال اضافه کنید. بعد از آن دو سال شما میتوانید شرکت جدیدی پیدا کنید که وضعیت حقوق و مزایا و شرایط بالاتری داشته باشد و در عین حال ارتباط خود را با شرکت اول به صورت پروژه ای ادامه دهید. توصیه شخصی من به تمرکز روی کار تمام وقت در سال های اولیه کارمندی است تا بتوانید از نظر مالی قدری مستقل شوید. وقتی به حدی رسیدید که میزان پس انداز و سرمایه شما کفاف هزینه های یک تا دو ماه آینده را بدهد، نشان دهنده این است که تا دو ماه هم بدون نیاز به گرفتن پروژه میتوانید بدون کوچکترین تغییری در زندگی خود به زندگی کردن ادامه دهید. این نکته مهم را توجه کنید که حتی مسیر کارمندی هم نیازمند هدف گذاری هست. شما باید بعد از ورود به هر شرکت هدف مشخصی داشته باشید. یکی از اهداف مهم شما رشد و پیشرفت علمی در زمینه تخصصی باید باشد. باید بدانید که شرکت از شما چه انتظاراتی دارد و شما از آن شرکت چه انتظاراتی دارید. اگر بعد از مدت مشخص انتظارات شما از شرکت یا شرکت از شما برآورده نشود چه اقدام مناسبی باید صورت گیرد. به وعده ها دقت کنید که چند درصد آن ها به موقع و چند درصد دیرتر از موقع و چند درصد هرگز برآورده نشده است. نسبت به تغییرات مفید یا غیر مفید بی تفاوت نباشید و سعی کنید واکنش مناسب نشان دهید. نکته کلیدی این است که در ابتدای مشغول شدن به کار شما به شرکت نیاز زیادی دارید اما بعد از مدتی شرکت به شما نیاز بیشتری دارد و میتوان از همین نکته برای ادامه همکاری به صورت پروژه ای استفاده کرد. در هر شرکتی تعدادی پروژه با اولویت متوسط وجود دارد که شرکت بدش نمیاید در کنار کارهای با اولویت بالا انجام شوند و حاضر است بابت انجامش پول خوبی بدهد. چه کسی بهتر از کارمندان همان شرکت که اولا نسبت به شرکت تعهد بیشتری دارند و ثانیا با فضای کار بیشتر آشنا هستند. حتی اگر چنین پروژه ای وجود نداشته باشد شما میتوانید ایده آن را به مدیرتان بدهید. کافی است از تجزیه، تحلیل و ترکیب محصولات موجود استفاده کنید و چند ایده بدهید تا یکی از آن ها مورد پذیرش واقع شود.


چگونه پروژه ها را با موفقیت تحویل دهیم

بعد از اینکه توانستیم کارفرما را نسبت به مسئله همکاری به صورت پروژه ای متقاعد کنیم نوبت به مرحله اجرا می رسد. روند کلی کار در این مرحله بدین صورت است که ابتدا بایستی مسئله درک شود و مراحل انجام آن فازبندی گردد و موارد قابل تحویل در هر فاز مشخص شود. سپس بر اساس فازبندی ها و جزئیات هر فاز قیمت و زمان بندی تقریبی به کارفرما ارائه شود. بعد از تایید کارفرما روند اجرایی پروژه آغاز می گردد. در طول اجرای پروژه با استفاده از تجارب قبلی و استفاده از منابع اینترنتی و غیر اینترنتی فاز به فاز جلو می رویم و در هر فاز موارد قابل تحویل، به کارفرما تحویل داده می شود و دستمزد تعیین شده دریافت می گردد. در ادامه نکاتی مطرح می شود که برای موفقیت در انجام درست و تحویل به موقع یک پروژه ضروری است.

لزوم درک مسئله قبل از پذیرش پروژه

قبل از هر گونه قول دادن و قرارداد بستن لازم است تا مسئله مورد نظر کاملا شفاف گردد. این که هدف از انجام این پروژه چیست، موارد قابل تحویل ( Deliverables ) چه چیزهایی را شامل می شود، پروژه چه ویژگی های سخت افزاری و نرم افزاری باید داشته باشد، در چه مکانی مورد استفاده قرار خواهد گرفت و مسائلی از این قبیل که بایستی تا جایی که امکان دارد شفاف تر شود. همچنین این موارد بایستی به صورت کتبی یا شفاهی ضبط شود و ضمیمه قرارداد شود تا بعدا کارفرما نگوید که من این حرف را نزده بودم یا این حرف را زده بودم ولی انجام نشده است. هر چه پروژه بزرگتر و حساس تر باشد نیازمند درک صحیح تری از آن می باشد. در پروژه های کوچک نیازی به بستن قرارداد سفت و محکم نمی باشد و همین که صحبت شود و مسئله درک شود کافی است. در پروژه های متوسط نیاز است تا قرارداد بسته شود و در آن مسائل مربوط به انجام پروژه شامل طرفین قرارداد به همراه نام، کدملی و آدرس هر یک درج شود تا در صورت بروز مشکل بتوان به مراجع حل اختلاف مراجعه کرد. برای پروژه های بزرگ نیز علاوه بر قرارداد سفت و محکم بایستی تضمین یا تضامین محکم تری اضافه شود.

چگونه پروژه را زمان بندی کنیم

حقیقت این است که شما برای کاری که تا کنون انجام نداده باشید، نمیتوانید زمان دقیق ارائه دهید. مثلا شما هر روز یک مسیر خاصی را طی می کنید تا به محل کار خود برسید. بعد از مدتی کاملا این زمان بندی دستتان می آید که چه وقت باید حرکت کنید تا به موقع به مقصد برسید. اگر یک روز بارانی باشد یا ترافیک بیشتر باشد، میتوانید مقدار تاخیر خود در رسیدن را تخمین بزنید. حتی میتوانید با تغییر وسیله نقلیه خود زمان رسیدن خود را مدیریت کنید برای مثال روزهایی که دیرتان شده باشد با گرفتن تاکسی سعی می کنید زودتر به مقصد برسید. زمان بندی انجام پروژه هم شبیه همین موضوع است. اگر کار پروژه ای زیاد انجام دهید بعد از مدتی زمان بندی دستتان می آید. اما اگر زیاد کار پروژه ای انجام نداده باشید یا پروژه جدید باشد چطور زمان بندی ارائه دهید؟ یکی از بهترین راه ها برای تخمین هر چه دقیق تر انجام یک پروژه، استفاده از یک سررسید/اکسل برای نوشتن فعالیت ها در طول سال می باشد. در این روش شما بایستی کلیه فعالیت های روزانه خود را به همراه جزئیات در این سررسید/اکسل بنویسید. برای مثال اگر یک پروژه طراحی PCB انجام می دهید، در روز شروع پروژه بنویسید که فلان PCB را شروع کردم و در روز پایان هم بنویسید که آن را تمام کردم. همچنین زمانی که این پروژه را تمام کردید ساعاتی که برای آن وقت گذاشته اید را بنویسید. این کار به شما کمک می کند که اگر بعدا پروژه طراحی PCB مشابهی به شما سپرده شود بتوانید با توجه به تعداد ساعت هایی که برای پروژه مشابه وقت گذاشته اید تخمین دقیق تری از پروژه جدید ارائه دهید. توجه کنید که زمانی که شما کارمند هستید اصولا نباید زمان بندی دقیقی به مدیر خود ارائه دهید این کار با تعریف کار کارمندی در تناقض است. همچنین توجه کنید در هنگام ارائه زمان بندی حداقل 20 درصد به زمان محاسبه شده خود اضافه کنید و بعد به کارفرما آن را اعلام کنید چرا که ممکن است تمام وقت کار نکنید یا مشکلی برایتان پیش بیاید و در آن زمان اضافه تر فرصت جبران آن را داشته باشید.

چگونه پروژه را قیمت گذاری کنیم

به طور کلی قیمت یک پدیده متغیر می باشد و پارامترهای زیادی در تغییر قیمت نقش دارد. مهمترین پارامتر عرضه و تقاضا است. در پروژه های معمولی که افراد زیادی توانمندی انجام آن را دارند قیمت پایین تر است از پروژه های خاص که افراد کمی توانمندی انجام آن را دارند. همچنین در پروژه های صنعتی به علت نیاز به قابلیت اطمینان از عملکرد صحیح پروژه محدوده قیمتی بالاتر است از پروژه های دانشجویی، تجاری و غیر صنعتی که حساسیت کمتری نسبت به عملکرد صحیح و باگ های سیستم دارند. همچنین وجود تورم بالا و نوسانات ارزی میتواند روی قیمت یک پروژه تاثیرگذار باشد. توجه کنید برای کاهش ریسک ناشی از نوسانات ارزی میتوانید دستمزد ها را از هزینه های پروژه جدا کنید. نکته مهم دیگر مرحله به مرحله قیمت دادن می باشد. شما بایستی به دقت مراحل مختلف پروژه را ارزیابی و برای هر مرحله قیمت تعیین کنید و پس از پایان آن مرحله کار را تحویل داده و مبلغ مورد نظر را دریافت کنید. این کار به هر دو طرف قرارداد کمک می کند که به تعهدات خود پایبندی بیشتری داشته باشند.

چگونه در مورد پروژه جدید تحقیق کنیم

در گرفتن پروژه هایی که تاکنون تجربه انجام آن را نداشته اید دقت کنید. اگر اهل چالش های جدید نباشید شما می بایست تنها پروژه هایی را قبول کنید که قبلا تا 80 درصد مشابه آن را انجام داده اید. اما اگر اهل چالش های جدید هستید میزان این تشابه میتواند تا 50 درصد کاهش یابد. بنابراین پروژه هایی که 50 درصد آن جدید و 50 درصد آن را قبلا انجام داده اید را می توانید بپذیرید و امیدوار باشید که آن بخش 50 درصد که برایتان جدید است مشکل ساز نشود. تجربه به من ثابت کرده است که با جستجو در اینترنت و مشورت با افراد کاربلد هیچ کاری نیست که انجام نشدنی باشد. موضوع جستجو در اینترنت را در اینجا مطرح می کنم و موضوع مشورت با افراد کاربلد را به بخش بعدی موکول می کنم. نمونه کامل یا نمونه مشابه بسیاری از پروژه ها را میتوان در اینترنت پیدا کرد. کافی است در گوگل کلمات کلیدی موضوعی که بدنبالش هستید را جستجو کنید. همیشه ابتدا فارسی جستجو کنید چون خواندن مقالات فارسی وقت کمتری می گیرد و سپس اگر کارتان راه نیوفتاد با جستجو در سایت های انگلیسی حتما کارتان راه میوفتد. همچنین برای یافتن سورس فایل ها از سایت گیت هاب استفاده کنید. ویدئوهای آموزشی یوتیوب میتواند به شما کمک فراوانی کند. در سایت های سازنده قطعات دیتاشیت ها، منوال ها، و اپلیکیشن نوت ها را جستجو کنید و آن ها را بخوانید.

چگونه با افراد کاربلد مشورت کنیم

گفتیم که شما می بایست پروژه هایی که حداقل 50 درصد آن ها را قبلا انجام داده اید بپذیرید و برای 50 درصد مابقی که جدید است از اینترنت و مشورت استفاده کنید. مهندسان و اساتیدی که در حوزه تخصصی پروژه تان هستند را در فضای مجازی (گوگل، لینکدین، تلگرام، اینستاگرام و … ) پیدا کنید و به آن ها پیام دهید و از آن ها درخواست راهنمایی و مشاوره نمایید. معمولا در میان این افراد یکی پیدا می شود که در زمینه تخصصی مورد نیاز شما کار کرده باشد. اگر بتوانید مشاوره بگیرید یا سورس فایل های مربوط به پروژه های مشابه آن ها را تهیه کنید بخش بزرگی از کار شما حل خواهد شد.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

بازگشت به آموزشگاه